نخستین بار ماه رمضان در یکی از کوچههای منطقه درحالیکه با مهارت، بر تنه درختان پلاک میکوبید، با او آشنا شدیم. با لباس یکسره سبزرنگش، کولهپشتی بر دوش و نردبانی در دست، تندتند خود را از یک درخت به درخت دیگر میرساند.
انگار گرمای هوا و زبان روزه تأثیری روی سرعتش نمیگذاشت. نردبان را به تنه درختان تکیه میداد، بالا میرفت و با چکش آرام پلاک را با میخ بر درخت میکوبید.
پس از تمامشدن ردیف درختان یکطرف کوچه، به طرف دیگر میرفت و دوباره کارش را از سرمیگرفت.
حالا پس از مدتی، فرصتی فراهم شد تا با ابوالفضل جنتی فروتَقه اولین پلاککوب درختان مشهد گفتوگو کنیم. او از سال ۱۳۸۴ کارش را بهعنوان کارمند سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری شروع میکند.
پیش از او در سال ۱۳۷۵، پلاککوبی در مشهد آغاز و بعد از مدتی رها میشود. جنتی نخستین پلاک را در بوستان ملت بر درختان میکوبد و بعد میرود سراغ بوستان وکیلآباد و بعد هم مناطق شهر.
این شهروند ساکن محله خلج مشهد تا امروز درختان ۹ منطقه از ۱۳ منطقه مشهد را پلاکدار کرده است، یعنی چیزی حدود یکمیلیون درخت.
با وجود اینکه، حدود چهارسال دیگر پلاککوبی درختان شهر تمام میشود، نگران نیست که به قول خودش دوباره درختان کوچک بزرگ میشوند و به پلاک نیاز دارند.
علاوه براین بعد از گذشت هشت سال، از کارش خسته نشده، چون عاشق طبیعت و فضای سبز است، عاشق خستگیگرفتن زیر سایه سبز درختان و نوشیدن یک شیشه آب سرد همانجا.
- خودتان و شغلتان را معرفی کنید.
متولد سال ۱۳۵۲ در شهرستان کاشمر و روستای فروتقه هستم؛ روستایی سرسبز و باصفا که علاقه من به طبیعت و درختان از زندگی در آنجا ناشی میشود.
برای خدمت سربازی به مشهد آمدم و بعد از آن ماندگار شدم و همینجا ازدواج کردم.
چندسالی از سکونتم در محله ولیعصر (عج) و کوچه قائم ۶۲ میگذرد.۹ ماه ابتدای سال را، پلاک میکوبم و سه ماه باقیمانده را در مرکز تولیدات گیاهی کار میکنم. یکی از وظایف من در این بخش و نزدیک نوروز، فرستادن گل به مناطق شهر است.
- دلیل پلاککوبی درختان چیست؟
پلاک درختان به منزله شناسنامه و هویت آنهاست وبه وسیله آن میتوان به سرعت موقعیت مکانی درخت را پیدا کرد.
پلاک درختان به منزله شناسنامه و هویت آنهاست و میتوان به سرعت موقعیت مکانی درخت را پیدا کرد
- یعنی از طریق اعداد روی پلاکها؟
خیر، روی پلاکها شمارهای نُهرقمی درج شده است که عدد اول همه آنها به ترتیب صفر، بعد عدد منطقه، عدد ناحیه و اعداد دیگر کد و شماره درخت است. کد درختان باهم متفاوت است.
درختان بوستانهای شهر، حاشیه خیابان، لاین وسط، کوچهها و... کد مخصوص به خود دارند. درختان روتبال(درختانی که آن را با خاک اطراف ریشه از زمین درمیآورند و با گونی دور خاک را بسته و در جای دیگری میکارند) هم کدشان مشخص و عدد نه است.
زمانیکه پلاکها را میکوبم، با فاصله یک تا دو روز، چندنفر براساس همان نقشه من، به سراغ درختان پلاکدار میروند و اطلاعاتش را در دستگاهی به نام PDA ثبت میکنند.
- درباره کار این دستگاه نیز توضیح دهید.
در این دستگاه مشخصات درخت مثل سن،گونه، قطر تنه، تعداد شاخه، بیماری آن و... ثبت میشود تا اگر برای درخت مشکلاتی مثل قطع غیرمجاز، بیماری، نیاز به هرس و ... پیش آمد، اطلاعاتش در جایی آمده باشد.
در این میان، بیماری درختان را هم با دستگاه دیگری به نام MRI مشخص و آن را هم ثبت میکنند. دستگاه MRI شبیه کمربند است و دور تنه درخت را میگیرد.
- تا به حال پیش آمده پلاکی را اشتباه بکوبید؟
بله، اشتباه هم داشتهام. این شغل صبر زیاد و نقشهخوانی قوی میخواهد. باید با تسلط کامل به نقشه بدانی که از کدام کوچه وارد شوی و از کدام کوچه خارج. باید در محدوده مشخصشده برای پلاککوبی، از همانجا که شروع کردی در پایان هم به همانجا برسی. یعنی شماره یک پلاک در کنار شماره آخر آن پلاک قرار بگیرد.
- از برخورد و سؤالهای مردم هنگام کار بگویید.
معمولا مردم تعجب میکنند و دلیل کارم را میپرسند. بعضیها نگران میشوند مبادا پلاککوبی درختان بعدا برایشان دردسرساز شود.
بعضیها هم مرا متهم میکنند که خودت دوست داری کسی میخ به بدنت بکوبد که من در جواب آنها میگویم پوسته درخت سهلایه دارد که اگر میخ به لایه سوم هم برسد، برای آن مشکلی پیش نمیآید.
ضمن اینکه من میخ سهسانتی را به لایه اول میکوبم و حواسم هست آسیبی به درخت نرسانم.
- هوایتان را هم دارند؟
بله، مردم بهویژه صاحبان مغازههای مشاور املاک و بنگاههای ماشین با یک لیوان چای خستگی را از تنم درمیآورند.
- حمل یک نردبان و کولهپشتی سنگین که پلاکها را داخل آن میگذارید، از صبح تا بعدازظهر و در گرما و سرما سخت نیست؟
بارها شده کف پایم از شدت گرما و راهرفتن روی آسفالت به سوزش درآمده یا پیش آمده که در تابستان، صورتم خیس عرق بوده و در همین حال، صدها شته درخت، روی صورتم ریخته و من فقط آنها را تکاندهام و دوباره به کارم ادامه دادهام.
من عاشق شغلم و طبیعت هستم و این مشکلات برایم اهمیتی ندارد. از طرفی، نشستن زیر سایه درختان و خوردن یک شیشه آب سرد در خنکی سایه درخت، لذتی وصفنشدنی به من میبخشد.
به مردم هم پیشنهاد میکنم در کوچههای محله زندگیشان درخت بکارند. سرسبزی و خنکی درختان هم رهگذران را سرکیف میآورد و هم برای اهالی کوچه لذتبخش است.
- دستیار هم دارید؟
اگر دونفر باشیم، حواسمان پرت میشود. صحبت میکنیم و ممکن است پلاک را اشتباه بکوبیم. حالا همصحبت من درختان هستند و از مصاحبت با آنها لذت میبرم. به تنه آنها دست میکشم و از سرسبزیشان تعریف میکنم.
ضمن اینکه از آنها بابت کوبیدن میخ، معذرتخواهی و سعی میکنم آرام میخ را بکوبم. از طرفی، طنابهایی را که مردم دور درختان بستهاند و تابلوهای چندکیلویی را که روی درختان آویزان کردهاند، برمیدارم و به صاحبانش میگویم که تصور کنید چنین طنابی یا تابلوی به این سنگینی را از گردن شما آویزان کنند.
میخهای قطوری را هم که به تنه درختان کوبیدهاند بیرون میکشم.
- پس از هشت سال پلاککوبی و دیدن این همه درخت در شهر، درختانی بوده که زیبایی و قدمت آنها نظر شما را جلب کرده باشد؟
یک درخت کاج قدیمی در خیابان تهران هست که به شکل عجیبی، دورتادور تنه درخت و پایین آن، شبیه به میوه درخت کاج درآمده است. به نظر من واقعا این درخت زیبا و دیدنی است.
- در منطقه سکونت شما چطور؟
درخت بلوط بسیار زیبایی در حاشیه خیابان فداییان اسلام، فداییان پنج، داخل یک عقبنشینی هست که فکر کنم هشتاد سال قدمت دارد.
- درباره وضعیت فضای سبز منطقه هفت بگویید؟ کدام بخشهای منطقه سرسبز است و کدام بخشها به درختکاری نیاز دارد؟
در منطقه ما وضعیت بوستانها خوب است که در این میان بولوار ثامن و محدوده «پارک بانوان» که به جنگل طرق وصل میشود، بسیار سرسبز است. اما سمت سپاه، خیابان قائم، کوچههای صبا درختان بسیار کمی دارد.
- باتوجه به علاقه شما به طبیعت و فضای سبز در حیاط خانه هم گل یا درخت کاشتهاید؟ در کوچه چطور؟
بیست نوع گل در خانه دارم که مثل بچههایم به آنها علاقهمندم و خودم و همسرم به آنها رسیدگی میکنیم.
در حیاط مجتمع هم سبد گل بنفشه، گل مینا و میخک گذاشتهام. جلوی درِ حیاط یک درخت زبان گنجشک داریم که خودم آن را آبیاری میکنم. همسایهها هم برای نوروز از من خواستهاند برایشان گل بیاورم.
- به روز درختکاری نزدیک میشویم، با توجه به اینکه خود را دوستدار طبیعت میدانید، برای این روز برنامهای دارید؟
کوچه ما دو تا سه درخت بیشتر ندارد. چون تعداد خانههای پارکینگدار افزایش یافته است. با وجود این وضعیت، تصمیم دارم در همین روز درختکاری، پنجاه اصله نهال در کوچهمان بکارم.
نهالهای زیتون تلخ که درختی صبور، بدون آفت با چتری زیباست، درخت زبان گنجشک و ابریشم هم میکارم. دو کوچه پایینتر از کوچه ما هم درخت کم دارد که در آنها هم درخت خواهم کاشت.
- با هزینه خودتان؟
به تأمین هزینه از سوی من نیازی نیست، چون میتوان در طرح مشارکتی درختکاری با سازمان پارکها ثبتنام کرد و آنها خودشان درخت را در کوچه شما میکارند و فقط مردم باید از آن نگهداری کنند.
مردم برای استفاده از این طرح، میتوانند به مرکز تولیدات گیاهی که در بولوار جمهوری، حاشیه میدان پرواز قرار گرفته، مراجعه و ثبتنام کنند.
- یک خاطره شیرین و یک خاطره تلخ درباره شغلتان تعریف کنید.
شیرینترین خاطره من در این شغل، پلاککوبی درختان اطراف حرم است. در آن محدوده فضای معنوی خاصی حاکم است. من هم هنگام کار همیشه حواسم بود که مبادا پشت به حرم، پلاکی بر درختان نکوبم.
خاطره تلخ که نه، اما از خطرهای شغلم است. یکبار، ماشینی محکم به تنه درختی زد که من نردبانم را به آن تکیه داده بودم. پرت شدم اما خدا رحم کرد که توانستم از شاخهای آویزان شوم که اگر به جز این بود داخل جوی آب بزرگ مقابل درخت میافتادم.
* این گزارش سه شنبه، ۱۳ اسفند ۹۲ در شماره ۹۱ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.